باب الحوائج

زندگینامه ی پرچمدار حماسه کربلا

یا الله

IMAGE(http://www.labbaik.ir/fa/occosions/Abbas/parchamdar1.JPG)



مختصری از زندگی نامه حضرت عباس (ع)
فضايل حضرت عباس(ع)

القاب حضرت عباس(ع)

حماسه کربلا، بيانگرعشق و شهادت و شهامت اصحابی است که دنيای مادی را رها کردند و با معشوق خويش پيمان بستند که امام زمان و مرادشان را تنها نگذارند و او را ياری دهند . آنان درس ايثار وايمان و شهادت را برای آيندگان به وديعه گذاشتند و خاک مزارشان تا ابد توتيای چشم هر انسان آزاده و وارسته ای است.

مختصری از زندگی نامه حضرت عباس (ع)
حضرت عباس(ع) در چهارم ماه شعبان سال بيست و ششم هجری در مدينه به دنيا آمد. او فرزند بزرگ ام البنين(س) و پسرچهارم اميرالمومنين علي(ع) است. مادر او فاطمه دختر حزام بن خالد از قبيله کلاب است که تاريخ گواهی می دهد که پدران و دايی های ام البنين( س ) در دوران قبل از اسلام جزو دليران عرب محسوب می شدند و مورخان آنان را به دليری در هنگام نبرد ستوده اند، افزون بر اين، آنان علاوه بر شجاعت وقهرماني، سالار و بزرگ و پيشوای قوم خود نيز بوده اند، آن چنان که سلاطين زمان در برابرشان سر تسليم فرود می آورده اند. اينان همانانند که عقيل به اميرالمومنين علي(ع) گفت: در ميان عرب از پدرانش شجاعتر و قهرمان تر يافت نشود.(1)
ام البنين( س ) درحماسه کربلا چهار فرزند خود به نامهای عباس، جعفر،عون و عثمان را به پيشگاه الهی هديه کرد و خود طلايه دار پيام آوران کربلا پس ازحضرت زينب (س) شد. مسلم است از چنين مادر طاهر و پاکدامنی فرزندان صالحی متولد شود که هر يک حماسه جاويدانشان بر تارک روزگار بدرخشد.
حضرت عباس(ع) نيز يکی از آن آزادگان است. در مورد شمايل آن حضرت، ابوالفرج اصفهانی در مقاتل الطالبين گفته:" عباس بن علی مردی خوش صورت و زيباروی بود و چون سوار بر اسب می شد پاهای مبارکش به زمين کشيده می شد و به او قمر بنی هاشم نيز می گفتند و پرچمدار لشکر حسين(ع) در روز عاشورا بود. نام آن حضرت را امام علي(ع) انتخاب کرده است . (2) حضرت ابوالفضل (ع) نه فقط برادر جسمانی حضرت حسين(ع) بود بلکه برادر ايمانی و روحانی آن حضرت نيز بوده است. روی همان اصل و قاعده ای که پيغمبر اکرم(ص) و حضرت علي(ع) از نور واحد بودند و مکرر پيغمبر(ص) به آن وجود مقدس " انت اخی فی الدنيا و الاخره" می فرمود. اين اخوت و برادری لازمه اش تساوی و برابری آن دو در جميع جهات و درجات نيست. مقام امامت بالاتر، و ابوالفضل (ع) تابع امام بوده است. او عبدی صالح بود.( 3)
برجسته ترين نمونه اين اخوت بی نظير را می توان در ايثار و مواسات و فداکاری آن بزرگوار مشاهده کرد زيرا حضرت ابوالفضل (ع) درباره برادرش بزرگترين ايثار را انجام داد و جان را فدای او کرد و در سخت ترين بلاها و آزمايش های الهی با آن حضرت مواسات کرد. درباره حضرت عباس بن علی شاعر گفته است:
احق الناس ان يبکی عليه
فتی ابکی الحسين بکربلا
اخه و ابن والده علی

ابوالفضل المضرج بالدماء
و من واساه لا يثبيه شی

و جادلم علی عطش بماء
که ترجمه فارسی آن اين است:
1- شايسته ترين کسی که سزاوار است مردم بر او بگريند آن جوانی است که ( شهادتش) حسين(ع) را در کربلا به گريه انداخت.
2- يعنی برادر و فرزند پدرش علی (ع) که همان ابوالفضل بود و به خون آغشته گشت.
3- کسی که با او مواسات کرد و چيزی نتوانست جلوگير او( در اين مواسات ) گردد و با اينکه خود تشنه آب بود، آب نخورد و به آن حضرت کرم کرد.(4)
اين شعر که از يک سو بيانگر مظلوميت و شجاعت حضرت عباس بن علي(ع) ، و از سوی ديگر بيانگر اخوتی بی ريا و صادق است که اعجاب همه مردم را بر انگيخت.
در وجود شريف ابوالفضل (ع) دو گونه شجاعت در هم آميخته است:
الف) شجاعت هاشمی و علوی که ارجمندتر و والاتر است و از جانب پدرش سرور اوصيا به او رسيده است.
ب) شجاعت عادی که از جانب مادرش ام البنين (س) به ارث برده است ، زيرا که در ميان تيره مادرش، جدی پيراسته چون عامرين مالک بن جعفر بن کلاب بوده است که به سبب قهرمان سالاری و شجاعتش او را " ملاعب الاستة" يعنی کسی که سر نيزه ها را به بازی می گيرد، می ناميدند.(5)

عباس،ابوالفضل

اسم: عباس


كنيه: ابوالفضل.


لقب: قمر بني هاشم، باب الحوائج، سقاي كربلا، علمدار كربلا و


تاريخ تولد: 4 شعبان سال 26 هجري قمري.


محل تولد: مدينه منوّره.


اسم پدر: اميرمؤمنان علي بن ابي طالب عليه السلام.


اسم مادر: فاطمه كلابيه معروف به ام البنين.


شهادت: دهم محرم (عاشورا) سال 61 هجري قمري.

محل شهادت: كربلاي معلاّ كنار نهر علقمه.


سنّ: 34 سال.


اولاد: 2 نفر: فضل و عبيدالله(برخي شش فرزند ذكر كرده اند).


همسر: لبابه دختر عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب. برادران پدری ومادری


عبارتند: عبدالله، جعفر، عثمان.


حضرت ابوالفضل(ع) 14 سال با پدر بزرگوار خود، 24 سال با برادرش امام حسن مجتبي(ع) و 34 سال با برادرش امام حسين(ع) زندگي نمود.


سردار رشيد كربلا بر اثر ايمان و معنويت سرشار از عشق به مقامي مي رسد كه شخصيتي مانند امام حسين(ع) خطاب به عباس (س) مي فرمايد:


برادر جانم به فدايت. مقام معنوي قمر بني هاشم در حدي است كه ما قادر به درك آن نيستيم.


امام زين العابدين(ع) فرمود: براي عمويم عباس در قيامت منزلتي است كه همه شهيدان غبطه مي خورند و آرزوي چنان مقامي را دارند.(1)


شأن و جلالت علمدار كربلا در پيش خدا چنان است كه خداي متعال به اين بندة صالحش مقام باب الحوائجي داد كه هر كس با صدق قلب متوسل به قمر بني هاشم گردد حاجتش برآورده مي شود


. چه بسيار گره هاي كور به دست عباس(ع) گشوده شده، و چه فراوان مرض هاي غير قابل علاج با رفتن به در خانة عباس (ع) برطرف شده است.


سردار جانبار و فداكار كربلا عباس نامدار شجاعت را هم از طرف پدرش علي مرتضي و هم از ناحية مادرش ام البنين به ارث برده بود. در 12 سالگي در جنگ صفين شركت داشت. دلاوري كه در اين جنگ از خود نشان داد.


دل اميرمؤمنان را شاد كرد و تعجب اصحاب آن حضرت را برانگيخت.


در يكي از روزهاي جنگ صفين مردم ديدند از لشكر علي(ع) جواني نقاب به صورت انداخته به ميدان آمد و مبارز طلبيد، معاويه ابوالشعشا را به جنگ او فرمان داد،

ابوالشعشاء گفت: مردم شام مرا با هزار سوار مقابل مي دانند تو مي خواهي مرا به جنگ كودكي بفرستي؟ مرا هفت پسر است يكي را به جنگ او مي فرستم. پسر اولش را فرستاد و او كشته شد


. پس از كشته شدن پسر اولش بقيه پسرانش را يكي پس از ديگري به ميدان فرستاد و همگي به دست اين جوان كشته شدند،

خود ابوالشعشا، هم با غضب و عصبانيت تمام به ميدان آمد و كشته شد. ديگر كسي جرئت نكرد كه به ميدان بيايد.


جوان نقاب دار به طرف لشكر اميرمؤمنان برگشت، همه در تعجب بودند و نمي شناختند اين جوان چه كسي است. چون نقاب از چهره برداشت ديدند ماه بني هاشم ابوالفضل العباس است".(2)


پسر با شهامت ام البنين در كربلا هم چنان دلاوري از خود نشان داد كه تا دست هايش در بدن بود كسي جرئت نزديك شدن به او را نداشت لذا اول كمين كردند و دو دست آقا را قطع نمودند سپس به شهادتش رساندند.


امام حسین (ع) حضر عباس (ع) بادر امام حسین ع بودبدان جهت به وی برادر گفت واین امر معمول می باشد افزون بر آن امام با گفتن برادر جایگاه وعظمت اورا بیان نمود

پی نوشت:
1. شيخ عباس قمي، منتهي الآمال، ج 1، ص 385.
2. علي رباني خلخالي، چهره درخشان قمر بني هاشم، ص 158.

چهل داستان و چهل حدیث امام موسی کاظم علیه السلام (مختص اسک دینی ها)

انجمن: 

برای شما کتاب «‌چهل داستان و چهل حدیث از امام موسى كاظم علیه السلام» نوشته‌ی آقای "عبداللّه صالحى" را که مناسب امروز است، پیشکش آورده‌ام.

این کتاب چنانکه از نامش پیداست، به بیان چهل ماجرا از دوران آن حضرت پرداخته و در خاتمه خواننده را بر خوان پر نعمت فرمایشات ایشان میهمان می‌کند.
نویسنده محترم در مقدمه کتاب چنین می‌گوید:
نوشتارى كه در اختیار شما خواننده گرامى قرار دارد برگرفته شده است از زندگى سراسر آموزنده نهمین ستاره فروزنده و پیشواى بشریّت و حجّت خداوند، براى هدایت بندگان .
آن شخصیّت ممتاز و برگزیده حقّ، تبارك و تعالى كه مخزن اءسرار و معارف الهى بود؛ و همچون دیگر اهل بیت عصمت و طهارت جامع كمالات و نیز معصوم از هر گونه خطا و اشتباه بود.
آن حضرت تا مرحله‌اى محبوب خداوند متعال و مقرّب درگاهش قرار گرفت كه لقب "باب الحوائج إ لى اللّه" را در بین ائمّه اطهار علیهم السلام به خود اختصاص داد.
و آن حضرت در زمان خویش ، بین گروه ها و احزاب محور حقّ قرار گرفت .
رسول گرامى اسلام صلى الله علیه و آله ضمن بشارت بر ولادت حیات بخش ‍ او؛ و این كه او هفتمین خلیفه و حجّت بر حقّ خداوند مى باشد، فرمود:
"خداوند متعال نطفه او را مبارك براى امّت و تزكیه شده قرار داد؛ و او وسیله رحمت و بركت براى شیعیان و دوستان خودمى باشد، خداوند او را در عرش ‍ برین ، موسى نام نهاد. و هركس به او متوسّل شود و او را وسیله درگاه الهى قرار دهد حوائج و خواسته هایش برآورده خواهد شد؛ و روز قیامت از شفاعت حضرتش ‍ برخوردار و در جوار او محشور مى گردد".
احادیث قدسیّه و روایات متعدّد در منقبت و عظمت آن امام مظلوم ، با سندهاى متعدّد، در كتابهاى مختلف وارد شده است .
و این مختصر، قطره ای از اقیانوس بى‌كران فضائل و مناقب و كرامات آن امام والامقام مى‌باشد.
كه برگزیده و گلچینى است از ده‌ها كتاب معتبر، كه در جهتهاى مختلف عقیدتى ، سیاسى ، عبادى ، اقتصادى ،
IMAGE(http://img.tebyan.net/big/1387/11/152121223229801851381062001093923910413209183.jpg)
فرهنگى ، اجتماعى ، اخلاقى ، تربیتى و... خواهد بود.

به امید آنکه از از خواندن آن بهرمند شوید.